مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی‌ علیه‌السلام امشب با حضور رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد.

حضور مقتدرانه؛ نمایش خاموش فرمانده کل قوا در شب عاشورا

مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی‌ علیه‌السلام امشب با حضور آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد. حضور مقتدرانه‌ی فرمانده کل قوا در شب عاشورا به گزافه‌های معاندین پایان و به جهان پیام ایستادگی داد‌

مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی‌ علیه‌السلام امشب با حضور آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار شد.
به گزارش اخبار جزایر، پس از هفته‌هایی از سکوت رسمی و غیبت در انظار عمومی، شبی فرا رسید که پاسخ‌ها نه با بیانیه، که با حضور داده شد؛ پاسخی که چون آذرخش، آسمان خیال‌بافیِ دشمن را شکافت.
رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، طبق سنتی دیرینه، در مراسم عزاداری شب عاشورای حسینیه امام خمینی (ره) حضور یافتند؛ حضوری که آرام، اما کوبنده و گویا بود.
در حالی‌که دو شب نخست این مراسم بی‌حضور ایشان برگزار شده بود، رسانه‌های معاند و اتاق‌های عملیات جنگ روانی، فرصت را مغتنم شمردند. خیال بافتند، کری خواندند، طعنه زدند. امید بسته بودند به غیبت مردی که تنها با یک تصویر، معادلاتشان را به هم می‌ریزد.
اما امشب، با حضور آرام اما نافذ رهبر انقلاب، تمام آن خیال‌ها خاک شد.
فرمانده کل قوا، بی‌آنکه کلامی بگوید، در میانه‌ی صفوف عاشوراییان ایستاد. نگاه‌ها به سمت او برگشت و صداها در گلو خشکید. نه‌تنها در میدان است، که هنوز آغاز نکرده است.
این حضور، رجزگونه بود. نه از جنس شعار، بلکه از تبار سکوتِ مقتدر. نه‌فقط در مقام رهبری دینی، بلکه در هیبت فرماندهی کل قوا، ایستاده در دل فتنه و طوفان.
برخی خیال کرده بودند نبودِ چندشبه در مجلس، به معنای نبود در میدان است. نمی‌دانستند که «سکوت گاهی صلابت است»، و غیبتِ موقّت، پیش‌درآمدِ حضوری ویرانگر برای خیال‌بافان به‌شمار می‌رود.
این تنها شرکت در آیین سوگواری نبود؛ این اعلان ایستادگیِ نظام اسلامی بود، درست در شب عاشورا، شبی که تاریخ آن را با وفاداری و وفای به عهد می‌شناسد.
پیامی بود فراتر از هر سخن: «در اوج ایستاده‌ام و نظاره‌گرم؛ و آن‌گاه که لازم باشد، نه با تصویر، نه با نگاه، بلکه با اقدام، پاسخ خواهم داد.»
حضور شب عاشورایی رهبر انقلاب، بی‌آن‌که خطبه‌ای خوانده شود یا شعاری سر داده شود، خط بطلانی کشید بر آرزوی آنان که نابخردانه، امید به فقدان بسته بودند.
این تصویر، تنها قاب شب نبود؛ تصویری بود از تداوم، اقتدار و فرماندهی. تصویری که به دشمن گفت: نه‌فقط زنده‌ایم، بلکه ایستاده‌ایم.

شعر “شبِ دهم، حضور” نیز در همین دقایق، تقدیم نگاه مردمی شد که این حضور مقتدر، مرهمی بر قلب‌های سوگوارشان گشت.

از چشمِ تو شبیخون می‌ریخت بر دلِ شب
امشب نبود عادی، شب بود در تب و تب

باران گرفته این شب، از اشکِ چشمِ مهتاب
دل‌ها به روضه بیدار، در لحظه‌هایِ بی‌تاب

آه از شب وداع و از خیمه‌هایِ خاموش
تو آمدی و جان داد شب در سکوتِ مدهوش

لب‌هات آیه می‌خواند، از داغِ کربلایی
سوزی قدیم در توست، نور از دم رهایی

شمشیر در کف‌ت نیست، هرچند ای دل‌آرام
افتاده با نگاهت، آتش به قلب ایّام

با گامِ تو، زمین هم انگار کربلا شد
هرچند خالی از خون، اما پُر از نوا شد

#مریم_اکبرپور