شکار F_35؛ سیلی پدافندی به تکنولوژی برتر دشمن
به گزارش اخبار جزایر، در میانهی شبهایی که آسمان کشور زیر آتشِ بیامان جنگندههای پیشرفته و بمبارانهای نهچندانکور قرار گرفته، خبری از جبههی پنهان دفاع، سکوت را شکست: شکار پرندهای که حتی رادارها نیز از دیدنش ناتواناند؛ جنگنده اف-۳۵ آمریکایی، نماد افتخار نظامی غرب!
این دستاورد، اگرچه در لابهلای خبرهای تلخ و گزارشهای دردآور انسانی گم شود، اما بهدرستی باید بازتاب یابد؛ نه فقط بهعنوان یک پیروزی نظامی، که بهمثابه تغییر معادله در میدان نبردی نابرابر مورد بررسی قرار بگیرد.
اف-۳۵؛ این پرندهی با هزار راز را میتوان نماد کامل ترکیب فنّاوری، تسلیحات هوشمند و مهندسی پیشرفتهی آمریکا دانست؛ سیستمهای پیچیده جنگ الکترونیک و توان اجرای عملیاتهای مشترک با سایر نیروهای آمریکایی و متحدان. این جنگندهی نسل پنجم، طراحی شده تا غیرقابلردیابی، پرسرعت، مانورپذیر و مرگبار باشد. هزینهی تولید هر فروند آن بیش از ۱۰۰ میلیون دلار برآورد میشود، و قابلیتهای آن آنچنان سطح بالاست که کشورهای معدودی اجازهی بهرهبرداری از آن را دارند.
بنابراین، شکار حتی لاشهای از این هواپیما، همانند دستیابی به صندوقچهی رمز یک ابرقدرت نظامی است. در فضای اطلاعاتی، این یعنی هزاران ساعت تحلیل، رمزگشایی، مهندسی معکوس، و ارتقاء توان دفاعی.
دستاورد اخیر ـ که بهگفته منابع میدانی، شامل شکار دو فروند F-35 و سه فروند F-16 بوده است ـ بیانگر چند نکتهی راهبردی است: اول شکستن اقتدار هوایی غرب، چنانچه مهمترین نقطهی اتکای آمریکا و همپیمانانش در نبردهای منطقهای، برتری مطلق هوایی و استفاده از جنگندههای نسل پنجم است. هدف قرار دادن این پرندهها، هیمنهی فناورانهی دشمن را زیر سوال میبرد.
“ارتقاء هوشمند پدافند” نیز دستاورد همین امر خواهد بود. این موفقیت بدون شک حاصل بهروزرسانی سامانههای کشف و رهگیری، تحلیلهای راداری دقیق، و بهکارگیری تاکتیکهای ضدجنگندههای استیلت (رادارگریز) بوده است. و نشان میدهد که مقابله با پیشرفتهترین سلاحها، دیگر صرفاً در انحصار ابرقدرتها نیست.
این “بازدارندگی تقویتشده”، برای نخستینبار پس از سالها، دشمن را مجبور خواهد کرد در برنامهریزیهای حملات هوایی خود بازنگری کند و دیگر با اطمینان از «امنیت مطلق» پرندههایش وارد میدان نشود.
آنچه در این میان اهمیت مضاعف دارد، نهفقط بُعد فنی این شکار، بلکه بازتاب روانی و اطلاعاتی آن در جبهههای مقاومت و مردم منطقه است.
در روزگاری که تصویر تلخ آوارگی کودکان خاورمیانه، خون شهیدان، و ویرانی خانهها بر اذهان سایه افکنده، پخش تصویر لاشهی اف-۳۵ میتواند نقطهی چرخش روایت از مظلومیت صرف، به اقتدار برگرفته از ایمان، دانش و مقاومت باشد.
اکنون این پرسش مطرح است که آیا آمریکا، اسرائیل یا ناتو حاضرند حتی بخش کوچکی از فناوریهای بهکاررفته در اف-۳۵ را به هر قیمتی از دست بدهند؟ روسیه، چین و حتی کشورهای مستقل دیگر، سالهاست برای دستیابی به نمونهای از این پرنده، هزینههای هنگفت صرف کردهاند.
حال، اگر این دستاورد تأیید و رسانهای شود، وزن محور مقاومت در معادلات جهانی دوچندان خواهد شد.
در جهانی که تکنولوژی ابزار سلطه است، شکار چنین پرندهای، تنها یک حادثه نیست؛ بلکه آغازی برای برهمزدن قواعد بازی و احیای توازن در نبرد نابرابر است. این واقعه باید ثبت، تحلیل و روایت شود. چرا که هر قطعه از این لاشه، نه فقط بخشی از هواپیما، که نمادی از پیروزی اراده بر تکنولوژی است.
شکار اف-۳۵ در آسمان ایران؛ نقطه عطفی در معادلات بازدارندگی است، رویدادی که موازنه قدرت را بر هم زد.
آنچه این رخداد را به سطح یک دستاورد راهبردی ارتقا میدهد، صرفاً زدن یک هواپیما نیست؛ بلکه غلبه بر سامانههایی است که طراحی شدهاند برای گریز از همهچیز. این به معنای ارتقاء سطح پدافندی ایران به مرحلهای است که حتی جنگندهای از نسل پنجم با فناوری استیلت (رادارگریز) را نیز میتواند کشف، رهگیری و منهدم کند.
سامانههای بومی کشف و درگیری ایران، از جمله سامانههای راداری فرکانس پایین و شبکه یکپارچه پدافندی، در کنار توسعه موشکهای نقطهزن پدافندی، نقشی کلیدی در این موفقیت ایفا کردهاند. مهمتر از همه، نشان داده شد که مفهوم “برتری هوایی مطلق آمریکا” دیگر افسانهای تمامشده است. این رویداد، تنها یک موفقیت عملیاتی نیست؛ بلکه پیامی روشن و کوبنده است به آنانی که در خیال برتری هوایی خود، خواب تجاوز و تهدید میبینند. و قدرت بازدارندگی واقعی یعنی این، چنانچه تا امروز، مفهوم بازدارندگی در ذهن بسیاری در موشکهای بالستیک یا توان تهاجمی راهبردی خلاصه میشد؛ اما با این واقعه، باید بازدارندگی را در توان دفاعی فعال نیز بازتعریف کرد.
وقتی کشوری میتواند پیشرفتهترین جنگنده جهان را شکار کند، آنهم در دل مأموریت عملیاتی، دیگر نهتنها آسیبپذیر نیست، بلکه به یک قدرت طراز اول دفاعی در منطقه بدل شده است.
از این پس، هرگونه تهدید نظامی علیه ایران، مستلزم در نظر گرفتن احتمال از بین رفتن تجهیزات فوقپیشرفتهی مهاجم خواهد بود؛ هزینهای که دشمن دیگر بهسادگی نمیپذیرد.
اسارت منابع اطلاعاتی دشمن
اما ساقط کردن پرندهی افسانهای رادارگریز، تمام ماجرا نبود. امروز نهفقط سقوط پرنده، بلکه سقوط غرور، افشای مأموریت، و آغاز یک بحران اطلاعاتی برای رژیم جعلی اسرائیل و متحدانش را شاهد بودیم، سه اف-۱۶ نیز از آسمان محو شد؛ اما داستان اینجا هم تمام نشد! چند خلبان، زنده، در اختیار ایران قرار گرفت که یکی از آنها، یک زن نظامی است. این اتفاق، از یک عملیات پدافندی، به یک زلزلهی اطلاعاتی بدل شد.
چرا که وقتی خلبان اسیر میشود، مأموریت هم اسیر میشود. و دشمن، باید برای هر کلمه، هر رفتار، و هر رمز تبادلی که شاید دیگر امن نباشد، بازنگری کند.
جمهوری اسلامی ایران، سالها در سکوت، سامانههایی را توسعه داد که حالا پاسخ دادهاند.
پیامی که این رخداد به دشمن ارسال کرد، از هزار خط قرمز و بیانیه امنیتی، واضحتر بود: ایران، فقط میبیند؛ ایران، اگر بخواهد، میزند؛ و اگر لازم باشد، اسیر میگیرد.
در جنگ مدرن، سقوط هواپیما یک فاجعه، اما اسارت خلبان، سقوط یک نظام فرماندهی است.
اکنون باید در محاسبات دفاعی جهان، خطی جدید رسم شود. در آن خط، ایران کشوریست که: اف-۳۵ را در آسمان خود ردیابی و ساقط، اف-۱۶ را شکار میکند و خلبانان زنده دشمن را، در خاک خود، نگه میدارد
این فقط یک عملیات نبود؛ این بازتعریف قدرت است و اگر دشمنان هنوز تردید دارند، کافیست صدای خلبانی را بشنوند که حالا، نه در کابین هواپیما، که در عمق خاک ایران، چشم در چشم حقیقت ایستاده است.
شاید هنوز رسانهها به دلایل مختلف رسمی، تصویری از این شکار منتشر نکرده باشند. اما آنچه در بدنهی تخصصی نظامی، اطلاعاتی و راهبردی جریان دارد، کافیست تا تحلیلگران بدانند: ایران وارد فاز جدیدی از قدرت شده است.
قدرتی که نه در نمایشهای رسانهای، بلکه در سکوت رادارها، در دقت پردازش سیگنالها، و در ضربهای نهفته است که بهموقع و بیرحمانه فرود میآید.
در دنیایی که اطلاعات، مهمتر از انفجار است، هر قطعه از لاشهی اف-۳۵، ارزش اطلاعاتی میلیارد دلاری دارد. و حال، این اطلاعات در اختیار متخصصان ایرانی قرار گرفته؛ همانهایی که از تحریم، فرصت ساختند و از تهدید، قدرت آفریدند.
ارتش ایران با این عملیات، صفحهای نو در بازدارندگی نظامی گشوده است. اف-۳۵ دیگر آن پرندهی اسطورهای و دستنیافتنی نیست؛ نماد تکنولوژی آمریکا، اکنون در خاک ایران تحلیل میشود.
این یعنی دشمن، نهفقط در زمین و دریا، که در آسمان نیز باید به بازنگری بپردازد.
و این، برای مردم ایران ـ مردمی که سالهاست زیر فشارهای چندلایه ایستادهاند ـ روایت شیرینیست که باید شنیده شود: ما میتوانیم، چون ایستادهایم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰